صلیب احمر

لغت نامه دهخدا

صلیب احمر. [ ص َ ب ِ اَ م َ ] ( اِخ )صلیب سرخ. نام مؤسسه بین المللی است که بمنظور کمک های عمومی در مواقع لازم به کشورها و نواحیی که دچار خسارت مالی و تلفات جانی میشوند بوجود آمده است. نام این مؤسسه در ترکیه به «هلال احمر» و در ایران به «شیر و خورشید سرخ » بدل شده است. جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران کتابی درباره تشکیل جمعیت خود و همچنین مؤسسه صلیب احمر تحت طبعداشته است که از این کتاب مجموعاً سی و شش صفحه به قطع سه ورقی و دو ستونی چاپ شده و سپس طبع آن متوقف مانده است. در این مقدمه مختصر اطلاع نسبتاً جامع و مفیدی درباره صلیب احمر درج است که ما خلاصه آنرا می نگاریم. در این کتاب ذیل عنوان «صلیب احمر بین المللی چگونه بوجود آمد» نوشته اند: صلیب احمر بین المللی که در سال 1864 م. پایه گذاری شده است ، مستقیماً مولودجنگ های عمومی قرن نوزدهم میلادی است. قبل از استعمال سلاحهای آتشین احتیاج بوجود چنین مؤسساتی کمتر بود و یا به این شدت نبود، ولی پیدایش این سلاح تازه موجب خرابیها و کشتارها و فشارهائی شد که منطقه عمل آنها به میدانهای کوچک جنگ انحصار نداشت و عده بسیاری از مردم را با خطر مرگ و جراحات و بیماریهای مسری روبرو می ساخت. برای چاره اندیشی در قبال مضار این عامل مخرب اول بار به پیشوائی نیک مردی سویسی به نام هانری دونان پایه های اولیه جمعیت های صلیب احمر گذاشته شد؛ نه تنها تا امروز بلکه تا هر وقت سخن از اتحادیه صلیب احمر در میان باشد، نام این بزرگوار بعنوان پیشاهنگ آن نیت خیر در خاطر همه خواهد ماند. اقدامات این مرد منجر به اجتماع اولین کنفرانس دول اروپائی «برای اصلاح حال بیماران و مجروحان زمان جنگ » شد که نخستین قرارنامه ( کنوانسیون )ژنو را بهمین عنوان نوشتند. اکنون که سخن از پیشاهنگان این سنت خیر در میان است باید قبلاً از آن «خاتون فانوس بدست »، یعنی از فلورانس نای تینگل نام برد. این زن نیکوکار در سال 1820 م. در ایتالیا متولد شد، اما همه ایام جوانی را در انگلستان بسر برد. هجده سال بیش نداشت که متوجه شد او را برای کار بزرگی آفریده اند. خود او گفته است : «خدا در هفتم فوریه 1838 م. مرا بخدمت خود برگزید. وی ابتدا خواست که در بیمارستان یکی از ولایات شمالی انگلیس مشغول کار شود، اما وضع پرستاری و پرستاران در آن وقت چنان بدنام بود که مادرش راضی نشد. وی ناچار مدتی در انگلستان و سایر نقاط اروپا به تحصیل و مطالعه در وضع پرستاران و بیماران پرداخت و چون در سال 1853 م. به انگلستان بازگشت ، ریاست بیمارستان کوچکی را که مخصوص به زنان بود به او سپردند و او بیدرنگ به تربیت پرستار مشغول شد؛ اما جنگ کریمه کار او را ناتمام گذاشت. در سال 1854 م. جنگ کریمه ورد زبان اروپائیان بود. انگلیس ها و فرانسویها و ترکان عثمانی متفقاً با روس ها می جنگیدند، و برای سربازان زخمی وسیله ٔپرستاری نداشتند. از طرفی تیفوس هم میدانهای جنگ رافراگرفته بود. در این وقت وزیر جنگ که دوست فلورنس بود به او نامه ای نوشت و خواهش کرد که به شبه جزیره کریمه برود و کار پرستاری از زخمی ها را سر و صورتی بدهد. با وجود مخالفت اداره طبی لشکری که می گفت این نوع کارها مناسب زنان نیست و با وجود تأخیر و تردیداولیای امور، فلورانس به میدان جنگ شتافت و با مهربانی و مهارت خود هزاران سرباز را از مرگ نجات داد. شب ها چراغ بدست در میدانهای جنگ بدنبال زخمی ها می گشت. در کریمه دیگر سخن از ملیت واحد نبود، صحبت از نوع انسان بود که در خطر مرگ افتاده است. در اندک زمانی پرستاری ده هزار سرباز بیمار بعهده او محول شد. پس ازسه ماه و با شبانه روزی 20 ساعت کار شماره مردگان از چهل ودو درصد به دو درصد تقلیل یافت ، و این پیشرفت ثمره نظم و ترتیب ، پاکیزگی ، حسن اداره ، رعایت قواعدصحت و بالاخره عشق فلورانس نای تینگل به کار بود؛ اما«هانری دونان » سویسی که بسال 1828 م. در ژنو متولد شد تاجر جهانگردی بود که سال 1859 م. میدانهای جنگ سولفرینو را دید. این جنگ بین فرانسویان و ساردها از یک طرف و اطریشی ها از طرف دیگر برپا بود. 24 ژوئن این سال جنگ سختی در حوالی قریه ای به نام سولفرینو در جنوب دریاچه «گارد» درگرفت. هانری دونان اتفاقاً در چنین روزی به شهر «کاستیک لیون » در چهار پنج کیلومتری سولفرینو وارد شد و بدین طریق توانست شاهد میدان جنگ باشد. بعدازظهر این روز اطریشی های شکست خورده از قری و قصبات عقب نشینی میکردند و تا آنجا که میتوانستند زخمی ها را با خود می بردند. بسیاری از زخمی ها در شهر «کاستیک لیون » باقی ماندند و این شهر زیبا با کلیساهای سفید و مرمریش به یک بیمارستان نظامی مبدل گشت. دونان که در کوچه های شهر گردش میکرد، خواست یکی از کلیساها را دیدن کند، درآنجا با منظره رقت آوری روبرو گشت. زخمی ها راهروها و نیمکت های نماز درون کلیسا را پوشانده بودند. هانری دونان با مشاهده این وضع بیاد همان «خاتون چراغ بدست » افتاد که در میدان های جنگ کریمه آن همه فداکاری کرد و نام نیکی از خود بیادگار گذاشت. هانری دونان فوراً شروع به کار کرد و از چند تن خارجیانی که در شهربودند دسته ای ترتیب داد و به زخم بندی و جابجا کردن مجروحان پرداخت. برای زخم بندی وسایل مورد احتیاج در شهر یافت نمیشد و او ناچار شد کالسکه چی خود را به برسیا بفرستد و وسایل زخم بندی را از آنجا تهیه کند، حتی توتون زخمی ها را نیز آماده میکرد؛ چون همه زخمی ها چپق می کشیدند و از طرفی بوی توتون هوای زننده درمانگاههای موقت را که همان کلیساها و ساختمانهای دولتی بود قابل تحمل میساخت و از ورود مگسها هم ممانعت میکرد. روزهای آخر که در میدانهای جنگ جز جسد کشته ها و خونهای لخته لخته و سلاحهای از کار افتاده و اسب های مرده چیزی نمانده بود، دونان بدین فکر بود که اگر زودتر به داد این اجساد میرسیدند شاید بدین صورت نمی مردند. این فکر هرگز از سر هانری دونان بیرون نرفت. دونان به همه دوستان خود درژنو و ایتالیا نامه نوشت و کمک خواست و بدنبال این تقاضا در اغلب شهرهای سویس و ایتالیا جمعیت های خیریه ای تشکیل شد و توتون و وسایل زخم بندی که میرسید به تساوی میان پیروان مذاهب گوناگون و ملیت های مختلف تقسیم میشد. دونان همیشه بدین فکر بود که آیا ممکن نیست در هر کشوری «جمعیتی برای کمک به زخمیها» ایجاد کردتا هنگام صلح داوطلبانه خود را با وسایل لازم مجهز کند و هنگام جنگ بکمک زخمیها بشتابد؟ و آیا ممکن نیست این جمعیت ها را با یک رابطه بین المللی به یکدیگر پیوست و هر ملتی را واداشت که هنگام جنگ به کمک زخمیهای خودی و خارجی بپردازد. آن روزها هانری دونان هر جا میرفت و به هر کاری دست میزد، تنها فکرش همین بود:ایجاد این اتحاد مقدس بین ملتها و واداشتن آنان به همکاری برای نجات سربازان زخمی میدانهای جنگ... جنگ سولفرینو پایان یافت و دونان و یارانش به کشورهای خود بازگشتند و همه آن دردها فراموش شد، ولی سه سال بعد کتاب «یادبودی از سولفرینو» منتشر شد که هانری دونان خواسته بود در آن کتاب مردم را از دردها و زجرهائی که در سولفرینو دیده بود آگاه سازد. هنگامی که هانری دونان مشغول تهیه کتاب خود بود و طرح اتحادیه بین المللی صلیب احمر را میریخت ، در ایتالیا یک پزشک نظامی به نام «فردیناند پالاچیانو و در فرانسه داروسازی به نام «هانری آرو» بدین فکر بودند که دولتها را هنگام جنگ وادار به معالجه و احترام متقابل به زخمیها و بیماران حریف کنند. یادبودی از سولفرینو که در سال 1862 م. منتشر شد برای نشان دادن این احتیاج جدی بوجود یک سازمان امداد بین المللی برای مداوای زخمی های زمان جنگ بود و چنان بسرعت انتشار یافت و به زبانهای مختلف ترجمه شد که دو سال بعد وقتی نمایندگان همه دول اروپائی برای نوشتن اولین کنوانسیون ژنو فراهم آمدند، همه می دانستند چه میخواهند و باید چه کنند. کمیته پنج نفری : مؤثرترین پاسخ به ندای هانری دونان از شهر ژنو داده شد و صلیب احمر را برای جهان بوجود آورد. در نهم فوریه 1863 م. یکی از جمعیت های خیریه ژنو به نام جمعیت فوائد عامه به درخواست رئیس خود گوستاو موانیه تشکیل جلسه داد تا درباره پیشنهاد هانری دونان مطالعه کند. حضار یک کمیته پنج نفری را از میان خود انتخاب کردند و این مأموریت را به آنان محول ساختند. این پنج تن : هانری دونان ، گوستاو موانیه ، ژنرال دوفور ، لوئی آپی یا و تئودور مونوار بودند. هانری دونان پسر یکی از اعضای شورای شهرداری بود و هنگام تحصیل عضو جمعیتی شد که به مستمندان کمک میکرد. سپس خود «اتحادیه جوانمردان مسیحی ژنو» را تشکیل داد که به تشکیلات «جوانمردان » و «عیاران » ما در قرون اول اسلامی شباهت بسیار داشت ؛ اما مؤسس واقعی صلیب احمر گوستاو موانیه است. وی علاوه بر قانون دانی ریاست همان جمعیت فوائد عامه را داشت که اعضای آن ژنرال دوفور و دیگران بودند. عضویت این ژنرال در آن جمعیت موجب کمال اشتهار و باعث کسب شهرت فراوانی برای جمعیت شد. چون همین مرد بسال 1847 م. فرمانده قوای سویس بود، از بسیاری از جنگهای داخلی ممانعت کرد. دو تن دیگر این کمیته پنج نفری از بزرگترین اطبای ژنوبودند و هر دو در همان ایام جنگ سولفرینو تشکیلات وسیعی را برای کمک به زخمی های میدانهای جنگ اداره میکردند. هدف این کمیته پنج نفری ایجاد یک جمعیت امدادی در ژنو یا در سویس نبود، از همان لحظه اول نقشه آنان ایجاد یک جمعیت بین المللی بود. می خواستند در هر مملکتی جمعیتی برای این هدف تشکیل شود و با حمایت دولت محلی کار خود را ادامه بدهد. برای اجرای این هدف ناچار می بایست مستقیماً برؤسای دول مراجعه کرد و از آنان دعوت بعمل آورد، و این کار ساده ای نبود. باز اگر خود دولت فدرال سویس به این کار اقدام میکرد مهم نبود ولی کمیته پنج نفری ناچار بود خودش اقدام کند. به این طریق هانری دونان براه افتاد و به آستانه دربار سلاطین اروپا کتاب خود را بعنوان پیامی برای ایجاد صلیب احمر بین المللی هدیه می ساخت. در همه جا او رابا آغوش باز پذیرفتند و دعوت او را اجابت کردند. درغیاب او، همکارانش در کار تهیه این نقشه بودند که درخواست های کتاب «یادبودی از سولفرینو» را بعنوان طرح کار نمایندگان دولی که دونان دعوتشان خواهد کرد بصورت جداگانه ای اساس کار قرار دهند و امیدوار بودند نمایندگان دولی که دعوت دونان را پذیرفته اند بزودی فراهم آیند و پایه های اصلی کار صلیب احمر را بگذارند. انتظار آنان چندان طولانی نشد و تنها چند ماه پس از اولین دوره اجلاسیه کمیته پنج نفری بدعوت همین کمیته کنگره بزرگی با شرکت سی وشش تن نماینده از طرف شانزده دولت اروپائی در ژنو تشکیل شد. و در همین کنگره بود که اولین قرار نامه ( کنوانسیون ) ژنو نوشته شد.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یا صلیب سرخ : موسسه ای بین المللی که برای کومکهای عمومی در مواقع لازم بکشورها و نواحیی که دچار خسارت مالی و تلفات جانی میشوند بوجود آمده . نام این موسسه در ترکیه به [ هلال احمر ] و در ایران به [ شیر و خورشید سرخ ] مبدل گردیده صلیب احمر در سال ۱۸۶۴ م . تاسیس شد و آن مستقیما مولود جنگهای عمومی قرن نوزدهم بود. قبل از استعمال سلاحهای آتشین احتیاج بوجود چنین موسساتی کمتر بود و یا بدین شدت نبود ولی ظهور اسلحه تازه موجب خرابیها و کشتارها و فشارهایی شد که منطقه عمل آنها بمیدانهای کوچک جنگ انحصار نداشت و عده بسیاری از مردم را با خطر مرگ و جراحات و بیماری های ساری روبرو میساخت . برای چاره اندیشی در قبال مضار این عامل مخرب اول بار به پیشوایی نیک مردی سویسی بنام هانری دو نان پایه های نخستین جمعیت ها صلیب احمر گذاشته شد . اقدامات وی منجر باجتماع اولین کنفرانس دول اروپایی [ برای اصلاح حال بیماران و مجروحان زمان جنگ ] شد که نخستین قرار نامه ( کنوانسیون ) ژنو را بهمین عنوان نوشتند . موثرترین پاسخ بندای هانری دونان از شهر ژنو داده شد و صلیب احمر را در جهان بوجود آورد.در نهم فوریه ۱۸۶۳ یکی از جمعیت های خیریه ژنو بنام جمعیت فواید عامه به در خواست رئیس خود گوستاوموانیه تشکیل جلسه داد تا درباره پیشنهاد هانری دونان مطالعه کند . حضار یک کمیته پنج تنی را ازمیان خود انتخاب کردند و این ماموریت را بانان محول نمودند . این پنج تن هانری دونان گوستاوموانیه ژنرال دوفور .بوئی آپیا و تئودور مونوار بودند . موسس واقعی صلیب احمر گوستاوموانیه است . وی علاوه بر قانون دانی ریاست همان جمعیت فواید عامه را داشت که اعضای آن ژنرال دوفور و دیگران بودند .عضویت این ژنرال در آن جمعیت موجب کمال اشتهار جمعیت شد زیرا این مرد بسال ۱۸۴۷ فرمانده قوای سویس بود واز بسیاری از جنگهای داخلی ممانعت کرد . هانری دو نان براه افتاد و باستانه دربار سلاطین اروپا کتاب خود را بنام [یاد بودی از سولفرینو ] که راجع بجنگ سولفرینو بود بعنوان پیامی برای ایجاد صلیب احمر بین المللی هدیه کرد در همه جا او را با آغوش باز پذیرفتند و دعوت ویرا اجابت کردند و در غیاث او همکارانش در کار تهیه این نقشه بودند که درخواستهای کتاب [یادبودی از سولفرینو] را بعنوان طرح کار نمایندگان دولی که دونان دعوتشان خواهد کرد بصورت جداگانه ای اساس کار قرار دهند . چند ماه پس از اولین دوره اجلاسیه کمیته پنج تنی بدعوت همین کمیته کنگره بزرگی با شرکت ۳۶ نماینده از طرف ۱۶ دولت اروپایی در ژنو تشکیل شد . در همین کنگره بود که اولین قرار نامه ( کنوانسیون ) ژنو نوشته شد ( اکتبر ۱۸۶۳ م . ). پس از آن در اوت ۱۸۶۴ [ کنفرانس دیپلوماتیگ ] تشکیل شد و اولین قرار نامه ژنو را درباره [ حمایت و اصلاح حال سربازان زخمی در میدانهای جنگ ] در ۱٠ ماده امضا کرد و کمیته بین المللی مذکور را بعنوان پایه تشکیلات صلیب احمر برسمیت شناخت . علامت مشخص موسسات و جمعیت هایی که بر اساس قرار نامه تشکیل میشدند صلیب سرخ بر روی متن سفید بود و همه دول امضا کننده آنرا پذیرفتند ولی دولت عثمانی بجای صلیب سرخ هلال سرخ را بکار برد و دولت ایران هم شیر و خورشید سرخ را بجای صلیب سرخ انتخاب کرد . در ژویه سال ۱۸۹۹ کنفرانس در لاهه تشکیل شد و نمایندگان دول حاضر مواد قرار نامه اول ژنو ( ۱۸۶۴ ) را که منحصرا مربوط بجنگهای زمینی بود شامل جنگهای دریایی نیز کردند . کنفرانس دیگری در دسامبر ۱۹٠۴ در لاهه تشکیل شد و امتیازاتی برای کشتیهای مریضخانه قایل شد و مهمتر از اینها در ژویه ۱۹٠۶ کنفرانس بزرگی در ژنو منعقد گشت بنام [ کنفرانس تجدید نظر ] تا در موارد کنوانسیون اول ژنو تجدید نظر کند . کنفرانسهای بین المللی صلیب احمر که بدین طریق هر چند سال در یکی از شهرهای اروپا (پاریس لندن لاهه و ژنو ) تشکیل میشد کومک قابل توجهی نه تنها بایجاد تفاهم مشترک میان نمایندگان دول میکرد بلکه عامل موثری در تحکیم اساس و بنیان جمعیتهای ملی صلیب احمر دولتهایی بود که کنفرانسهای بین المللی در پایتخت آنها تشکیل می شد.از سال ۱۸۶۴ تا ۱۹۱۴ در طول ۵٠ سال بیش از ۱٠ بار کنفرانسهای بین المللی صلیب احمر در شهرهای مختلف تشکیل شد. در جنگ جهانگیر اول ( ۱۸ - ۱۹۱۴ ) بزرگترین وظیفه ای که کمیته بین المللی صلییب احمر بعهده داشت ایجاد وسیله ارتباطی میان اسیران جنگی ممالک مختلف با خانه وزاد بومشان بود. در پایان جنگ جهانگیر مزبور رئیس صلیب احمر آن زمان هنری دیویسن رئیس احمر آمریکا بکومک رئیس جمهور آمریکا ( ویلسون ) از چهار دولت بزرگ جنگجوی زمینی انگلیس و فرانسه و ایتالیا و ژاپن دعوتی بعمل آورد تا سر و صورتی بکار صلیب احمرها در زمان صلح بدهد . این کمیته پنج تنی جدید بود . نمایندگان این کمینه نمایندگان دول فاتح بزرگ بودند . پس از تهیه مقدمات بدعوت همین کمیته در آوریل ۱۹۱۹ کنفرانس بزرگی از معروفترین پزشکهای ممالک مختلف در شهر کان تشکیل یافت تا اساسی برای صلیب احمر در زمان صلح داده شود. درین کنفرانس بزرگ پایه ( لیگ ) یعنی [ اتحادیه بین المللی صلیب احمرها ] ریخته شد و در ماه مه ۱۹۱۹ در پاریس شروع بکار کرد . اتحادیه صلیب احمرها که در پایان اولین سال تاسیس خود ۲۶ عضو داشت اکنون ۶۵ عضو دارد. هر جمعیت ملی صلیب احمر برای اینکه بتواند عضو اتحادیه بشود باید هم بوسیله دولت خود برسمیت شناخته شود و هم بوسیله اتحادیه . شوری حکام اتحادیه صلیب احمرها عبارتست از اجتماع نمایندگان تمام جمعیتهای عضو و از میان این عده یک عده ۱۲ تنی بعنوان شورای اجرائیه اتحادیه انتخاب میشودند . کنفرانس بین المللی صلیب احمرها هر دو سال یک بار در یکی از ممالک عضو تشکیل می یابد و بکارهای اتحادیه رسیدگی میکند و شورای اجرائیه سالی دو بار تشکیل می شود . اجرا کننده دستورهای این شوری دارالانشائ اتحادیه است که با ریاست منشی کل اتحادیه اجرای وظیفه میکند . این مقررات اتحادیه بین المللی صلیب احمرهاست که در سال ۱۹۱۹ تاسیس شده و تا کنون بکار خود ادامه میدهد هدفهای آن گذشته از ماموریتهای زمان جنگ عبارتست از تامین سلامت و بهداشت جلوگیری از بیماریها و کاهش رنج بشر بطور کلی شیر و خورشید سرخ .

پیشنهاد کاربران

بپرس