صلوح

لغت نامه دهخدا

صلوح. [ ص ُ ] ( ع مص ) نیک گردیدن. ( منتهی الارب ). نیک شدن. ( ترجمان علامه جرجانی ) ( دهار ) ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || ( اِمص ) مصلحت. || نیکی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نیک گردیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس