[ویکی الکتاب] معنی صَلْداً: سخت وصاف - کچل
ریشه کلمه:
صلد (۱ بار)
«صَلْداً» نیز به معنای سنگ صافی است که چیزی بر آن نمی روید.
. صلد مصدر است به معنی سختی «صَلَدَ الْاَرْضُ: صَلبَتْ» و نیز به معنی سخت و صاف، و زمین یا سنگی که چیزی نمیرویاند. گویند: «حَجَرٌ صَلْد اَرْضً صَلْدٌ» (اقرب). در مجمع فرموده: آن به معنی سنگ صاف و زمینی که در اثر سختی چیزی نمیرویاند و بخیل... است. در نهج البلاغه حکمت 333 در وصف مؤمن فرموده: «نَفْسُهُ اَصْلَبُ مِنَ الصَلْدِ». در آیه شریفه نرویاندن در نظر است یعنی حکایت او حکایت سنگ صافی است که در آن خاک هست. باران تندی به ان رسید (خاکش را شست) وآن را سنگی که چیزی نمیرویاند، کرد.
ریشه کلمه:
صلد (۱ بار)
«صَلْداً» نیز به معنای سنگ صافی است که چیزی بر آن نمی روید.
. صلد مصدر است به معنی سختی «صَلَدَ الْاَرْضُ: صَلبَتْ» و نیز به معنی سخت و صاف، و زمین یا سنگی که چیزی نمیرویاند. گویند: «حَجَرٌ صَلْد اَرْضً صَلْدٌ» (اقرب). در مجمع فرموده: آن به معنی سنگ صاف و زمینی که در اثر سختی چیزی نمیرویاند و بخیل... است. در نهج البلاغه حکمت 333 در وصف مؤمن فرموده: «نَفْسُهُ اَصْلَبُ مِنَ الصَلْدِ». در آیه شریفه نرویاندن در نظر است یعنی حکایت او حکایت سنگ صافی است که در آن خاک هست. باران تندی به ان رسید (خاکش را شست) وآن را سنگی که چیزی نمیرویاند، کرد.
wikialkb: صَلْدا