دیکشنری
مترجم
بپرس
صلح جوئی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
صلح جوئی. [ ص ُ ] ( حامص مرکب ) آشتی خواهی. صلح طلبی. رجوع به صلح طلبی ، صلح جو و صلح شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک