صلت دادن. [ ص ِ ل َ دَ ] ( مص مرکب ) جایزه دادن. عطا دادن : داود سواران را صلت داد و گفت تاپیل سوی نشابور برند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 579 ). یا صلت ده به آشکار مرا یا به پنهان قصیده بازفرست.
خاقانی.
و نذر کن که صدقه و صلت به درویشان و مستحقان دهی. ( سندبادنامه ص 109 ). رجوع به صلة شود.