صلاحی، عُمران (تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۸۵ ش)
صلاحی، عُمران
شاعر و طنزپرداز ایرانی. کودکی و نوجوانی اش در قم، تبریز و تهران گذشت و در دورۀ نوجوانی پدرش را از دست داد. دورۀ فوق دیپلم زبان انگلیسی را گذراند و به کار در رادیو ـ تلویزیون ایران پرداخت. در زمینۀ طنز آثار فراوانی، هم به نثر و هم به نظم از وی منتشر شده است؛ ازجملۀ آن هاست: شاید باور نکنید (سوئد، ۱۳۷۴)، حالا حکایت ماست (تهران، ۱۳۷۷)، از گلستان من ببر ورقی (تهران، ۱۳۷۹). برخی آثار او در زمینۀ طنز، نخستین بار، در مجلّه هایی نظیر توفیق، گل آقا، دنیای سخن و مانند آن ها نشر یافته است. امّا وی در حوزۀ شعر سنتی، با گرایش نو، و شیوه های نیمایی و منثور نیز آثار متعددی دارد. گریه در آب (تهران، ۱۳۵۲)، قطاری در مه (تهران، ۱۳۵۶)، هزار ویک آینه (تهران، ۱۳۸۰) ازجملۀ آن هاست. از او به ترکی آذربایجانی نیز سروده هایی در دست است. وی در انجمن ها و جلسه های ادبی مختلف شرکت داشت. به عارضۀ قلبی درگذشت و در قطعۀ هنرمندان گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
صلاحی، عُمران
شاعر و طنزپرداز ایرانی. کودکی و نوجوانی اش در قم، تبریز و تهران گذشت و در دورۀ نوجوانی پدرش را از دست داد. دورۀ فوق دیپلم زبان انگلیسی را گذراند و به کار در رادیو ـ تلویزیون ایران پرداخت. در زمینۀ طنز آثار فراوانی، هم به نثر و هم به نظم از وی منتشر شده است؛ ازجملۀ آن هاست: شاید باور نکنید (سوئد، ۱۳۷۴)، حالا حکایت ماست (تهران، ۱۳۷۷)، از گلستان من ببر ورقی (تهران، ۱۳۷۹). برخی آثار او در زمینۀ طنز، نخستین بار، در مجلّه هایی نظیر توفیق، گل آقا، دنیای سخن و مانند آن ها نشر یافته است. امّا وی در حوزۀ شعر سنتی، با گرایش نو، و شیوه های نیمایی و منثور نیز آثار متعددی دارد. گریه در آب (تهران، ۱۳۵۲)، قطاری در مه (تهران، ۱۳۵۶)، هزار ویک آینه (تهران، ۱۳۸۰) ازجملۀ آن هاست. از او به ترکی آذربایجانی نیز سروده هایی در دست است. وی در انجمن ها و جلسه های ادبی مختلف شرکت داشت. به عارضۀ قلبی درگذشت و در قطعۀ هنرمندان گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
wikijoo: صلاحی،_عمران_(تهران_۱۳۲۵ـ۱۳۸۵_ش)