صلاح دیدن.[ ص َ دی دَ ] ( مص مرکب ) مصلحت دیدن. مناسب دانستن. موافق رأی و عقل دیدن چیزی یا کاری را : چو پای صید را در دام خود دیددر آن جنبش صلاح آرام خود دید.نظامی.رجوع به صلاح و صلاح دانستن شود.
صَلاح دیدَن: درخور / فراخور / شایسته دیدنرضایت داشتن، موافق بودنTo find something expedient+ عکس و لینک