صلاح دانستن. [ ص َ ن ِ ت َ ] ( مص مرکب ) مصلحت جستن. خیرخواهی کردن. رجوع به صلاح و صلاح اندیشیدن شود.
۱ - ( مصدر ) مصلحت دانستن امری را : صلاح دانست که فرزندانش را باروپا بفرستد . ۲ - ( مصدر ) خیر اندیشی کردن مصلحت اندیشیدن برای کسی .