صلاءه

لغت نامه دهخدا

( صلاءة ) صلاءة. [ ص َ ءَ ] ( ع اِ )بمعنی صلایة است. ( منتهی الارب ). رجوع به صلایة شود.

صلاءة. [ ص ُ ءَ ] ( اِخ ) ابن عمروبن مالک از بنی اود از مذحج. وی شاعری یمانی و جاهلی و سید قوم خود و در جنگها سپهسالار آنان بوده. او یکی از حکمای شعرای عصر خویش است و مشهورترین شعر او «لایصلح الناس فوضی لاسراة لهم...» میباشد. در حدود سال پنجاهم پیش از هجرت درگذشت. ( الاعلام زرکلی ص 434 ).

پیشنهاد کاربران