صقالت

لغت نامه دهخدا

صقالت. [ ص ِ ل َ ] ( ع مص ) صیقل کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) : جوهر مظلم او در صقالت و صفوت بحدی می کشد که عکس نمای محاسن و صورکم فاحسن صورکم می گردد. ( سندبادنامه ص 52 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) صیقل خوردگی زدودگی .

فرهنگ معین

(ص لَ ) [ ع . صقالة ] (اِمص . ) صیقل خوردگی .

فرهنگ عمید

زدودگی و جلا.

پیشنهاد کاربران

بپرس