صفون. [ ص ُ ] ( ع مص ) بر سه پای استاده شدن اسپ و سرسم چهارم را بر زمین نهادن. ( منتهی الارب ). بر سه پای ایستادن اسب و بر کناره سم چهارم. ( ترجمان علامه جرجانی ). قدم بهم باز نهادن و بر سه پای ایستادن اسب و بر کناره سم چهارم. ( تاج المصادر بیهقی ). || صف بستن مرد به هر دو پای خویش. ( منتهی الارب ). || زدن کسی را بر زمین. ( منتهی الارب ).