صفورا
/safurA/
فرهنگ اسم ها
معنی: گنجشک ماده، صیپورا، ( اَعلام ) نام زوجه ی حضرت موسی ( ع ) و دختر حضرت شعیب ( ع )، مصرف کننده اندوخته ها، خالی کننده ظروف، نام همسر حضرت موسی و دختر حضرات شعیب
برچسب ها: اسم، اسم با ص، اسم دختر، اسم عبری، اسم پرنده
لغت نامه دهخدا
موسی از بهر صفورا کند آتش خواهی
وآن شبانیش هم از بهر صفورابینند.
خاقانی.
در هوای عشق آن نور رشادخود صفورا هر دو دیده باز داد.
مولوی.
رجوع به صفور شود.فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
صفورا ( به عبری:צִפּוֹרָה ( زیپوره ) به معنی گنجشک ماده، به انگلیسی: Zipporah ) که نام او را صپوراه، صفوره و زفرع نیز گفته اند، بنا به روایت تورات، دختر حباب یا رعوئیل ( Jethro ) کاهن مدین است. با استناد به تورات، صفورا و پدرش از قبیلهٔ قینی بوده اند. صفورا به پدرش پیشنهاد کرد که موسی را برای خدمت شبانی بگیرند و حوباب دخترش صفورا را به موسی پسر عمران تزویج کرد. ( خروج ۱۶:۲ ) صفورا برای موسی دو پسر به نام های گرشوم و الیصر زایید. ( خروج ۴:۱۸ ) تنها واقعه ای که در زندگی او ثبت شده است در رابطه با ختنه گرشوم می باشد ( خروج ۲۶:۴ )
... [مشاهده متن کامل]
در قرآن، نام صفورا ذکر نشده است، بنا به روایت قرآن موسی با دختر شعیب پیغمبر مدین ازدواج کرده است. بر اساس قرآن، موسی گوسفندان دختران شعیب را آب داد و سپس به سایه ای پیش رفت تا در آن جا بیاساید. آن گاه به دعوت شعیب، به خانهٔ او رفت و داستان زندگی خود را برای شعیب حکایت کرد. دختر شعیب، از پدر خواست که موسی را به خدمت بگیرد. موسی هشت سال و به روایتی ده سال برای شعیب چوپانی کرد. شعیب دخترش را برای همسری به موسی پیشنهاد کرد و موسی پذیرفت. دختر شعیب، در نزد مسلمانان نیز زنی صالح و با عفت است.
... [مشاهده متن کامل]
در قرآن، نام صفورا ذکر نشده است، بنا به روایت قرآن موسی با دختر شعیب پیغمبر مدین ازدواج کرده است. بر اساس قرآن، موسی گوسفندان دختران شعیب را آب داد و سپس به سایه ای پیش رفت تا در آن جا بیاساید. آن گاه به دعوت شعیب، به خانهٔ او رفت و داستان زندگی خود را برای شعیب حکایت کرد. دختر شعیب، از پدر خواست که موسی را به خدمت بگیرد. موسی هشت سال و به روایتی ده سال برای شعیب چوپانی کرد. شعیب دخترش را برای همسری به موسی پیشنهاد کرد و موسی پذیرفت. دختر شعیب، در نزد مسلمانان نیز زنی صالح و با عفت است.
صفورا یعنی خودم
یعنی ماه قشنگ جیگر عسل نبات قند خوشگل همه چیز تمام
یعنی ماه قشنگ جیگر عسل نبات قند خوشگل همه چیز تمام
گل سرخ پاک وبی آلایش مظهر تمام خوبیها خیلی اسم زیبایی است
نام Zipporah در اصل و ریشه از سه کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده است :
Zi با تلفظ زی ریشه در مصدر زیستن یا زندگی کردن داشته و دارد .
Po با تلفظ پو ریشه در مصدر پوئیدن یا جستجو کردن .
rah با تلفظ راه به معنای راه.
... [مشاهده متن کامل]
لذا این نام در اصل و ریشه به شکل " زی پو راه " به معنای پوینده یا جوینده راه زندگی بوده است و نه به معنای پرنده یا گنجشگ موئنث.
Jitro یا Reguel یا Hobab سه نام مختلف پدر وی می باشند به عنوان پیشوای آئینی یا دینی در سرزمین Midian با تلفظ اصلی و ریشه ای میدان و نه مِدیان .
Jitro با دو تلفظ و معنای مختلف یکی جی تر او و دیگری جیت رو . جی تر او از دیدگاه والدین فارسی زبان به این معنا بوده است که دوران نوزادی قنداق خودرا زیاد تر میکرده است و یا به معنای عالی تر یعنی جا و مکان و یا مِلک او در آینده تر و حاصلخیز خواهد بود. پیشوند جیت در تلفظ دوم به احتمال قوی از دیدگاه والدین به معنای جی یا جای تو بوده و پسوند رو به این معنا که روی ما یعنی پدر و مادر بسوی جای تو می باشد.
Reguel با تلفظ ری گو اِل به معنای تکرار کننده یا ذاکر نام اِل .
Hobab با تلفظ هو باب به معنای در یا دروازه هو.
نام دو فرزند زیپوراه و موسا :
Gerschom با تلفظ اصلی و ریشه یعنی به زبان فارسی به شکل گیر شوم به معنای مغلوب کننده شومی ها و پلیدی ها و بدی ها و یا دستگیر کننده شومان و پلید ها و بدکاران.
Elieser با تلفظ اِلی اثر به معنای نشان یا اثر اِلی و یا خدادادی.
El و Eli دو نام برای آفریدگار کائنات در زبان و فرهنگ بعضی از اقوام سرزمین کانا آن ( کنعان ) و بخصوص اقوام آرامی بوده اند.
Kanaan با تلفظ اصلی و ریشه ای به شکل کانه آن به معنای کان یا معدن و یا خانه و یا سرزمین An با تلفظ آن، ضمیر سوم شخص مفرد، نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان سومر بوده است.
موسا به شکل مو آسا از دیدگاه والدین به معنای لاغر اندام بسان مو یا به زیبایی موی سر بوده است.
نتیجه اینکه استفاده از کلمات حضرت و القابی از قبیل کلیم الله ما ایرانیان را به جاهای نیک و بسوی نور و روشنایی و مراتع سرسبز و حاصلخیز علمی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری هدایت نخواهند کرد بلکه باعث در جا زدن هرچه بیشتر ما در ادبیات های آئینی و دینی و مذهبی و ایدئولوژیکی و فرقه ای و حلقه ای و در ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر.
شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری. و آئین یکتاپرستی هم هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و نمی باشد و از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان در جهت رقابت و مقابله و مبارزه با آئین های بت پرستی نازل نشده و برهستی و وجود انسان تحمیل نگردیده است و لذا هیچ چیز دیگری نیست غیر از گیاهی هرز و برخاسته از دل و زمینه های غنی و حاصلخیز آئین های بت پرستی و فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آنها.
Zi با تلفظ زی ریشه در مصدر زیستن یا زندگی کردن داشته و دارد .
Po با تلفظ پو ریشه در مصدر پوئیدن یا جستجو کردن .
rah با تلفظ راه به معنای راه.
... [مشاهده متن کامل]
لذا این نام در اصل و ریشه به شکل " زی پو راه " به معنای پوینده یا جوینده راه زندگی بوده است و نه به معنای پرنده یا گنجشگ موئنث.
Jitro یا Reguel یا Hobab سه نام مختلف پدر وی می باشند به عنوان پیشوای آئینی یا دینی در سرزمین Midian با تلفظ اصلی و ریشه ای میدان و نه مِدیان .
Jitro با دو تلفظ و معنای مختلف یکی جی تر او و دیگری جیت رو . جی تر او از دیدگاه والدین فارسی زبان به این معنا بوده است که دوران نوزادی قنداق خودرا زیاد تر میکرده است و یا به معنای عالی تر یعنی جا و مکان و یا مِلک او در آینده تر و حاصلخیز خواهد بود. پیشوند جیت در تلفظ دوم به احتمال قوی از دیدگاه والدین به معنای جی یا جای تو بوده و پسوند رو به این معنا که روی ما یعنی پدر و مادر بسوی جای تو می باشد.
Reguel با تلفظ ری گو اِل به معنای تکرار کننده یا ذاکر نام اِل .
Hobab با تلفظ هو باب به معنای در یا دروازه هو.
نام دو فرزند زیپوراه و موسا :
Gerschom با تلفظ اصلی و ریشه یعنی به زبان فارسی به شکل گیر شوم به معنای مغلوب کننده شومی ها و پلیدی ها و بدی ها و یا دستگیر کننده شومان و پلید ها و بدکاران.
Elieser با تلفظ اِلی اثر به معنای نشان یا اثر اِلی و یا خدادادی.
El و Eli دو نام برای آفریدگار کائنات در زبان و فرهنگ بعضی از اقوام سرزمین کانا آن ( کنعان ) و بخصوص اقوام آرامی بوده اند.
Kanaan با تلفظ اصلی و ریشه ای به شکل کانه آن به معنای کان یا معدن و یا خانه و یا سرزمین An با تلفظ آن، ضمیر سوم شخص مفرد، نام خدای پدر در زبان و فرهنگ قوم فارسی زبان سومر بوده است.
موسا به شکل مو آسا از دیدگاه والدین به معنای لاغر اندام بسان مو یا به زیبایی موی سر بوده است.
نتیجه اینکه استفاده از کلمات حضرت و القابی از قبیل کلیم الله ما ایرانیان را به جاهای نیک و بسوی نور و روشنایی و مراتع سرسبز و حاصلخیز علمی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری هدایت نخواهند کرد بلکه باعث در جا زدن هرچه بیشتر ما در ادبیات های آئینی و دینی و مذهبی و ایدئولوژیکی و فرقه ای و حلقه ای و در ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر.
شریعت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضی هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های مدرن هنری. و آئین یکتاپرستی هم هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و نمی باشد و از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان در جهت رقابت و مقابله و مبارزه با آئین های بت پرستی نازل نشده و برهستی و وجود انسان تحمیل نگردیده است و لذا هیچ چیز دیگری نیست غیر از گیاهی هرز و برخاسته از دل و زمینه های غنی و حاصلخیز آئین های بت پرستی و فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آنها.
صفورا یعنی پول خرج کن اندوخته ها و در نتیجه خالی کننده ی ظرف های شما . .
پاک و بی آلایش
گنجشک ماده کوچک
پرهیزکار
متواضع
راستگو
گنجشک ماده کوچک
پرهیزکار
متواضع
راستگو
صفورا یعنی پاک و بی آلایش، عصاره تمام خوبیها؛ پاک دامن و زن برگزیده، فرشته آسمانی؛ صبور و مظهر عشق و وفاداری و ایثار. مظهر ایمان و صفای باطن. به معنی گنجشگ ماده، گل سرخ و نام درختی در بهشت و دختر حضرت شعیب و همسر حضرت موسی.
... [مشاهده متن کامل]
دو اسمی هستم کبری و صفورا؛ و عاشق هر دو اسمم، قربون پدرم که این اسمو برام انتخاب کرده.
... [مشاهده متن کامل]
دو اسمی هستم کبری و صفورا؛ و عاشق هر دو اسمم، قربون پدرم که این اسمو برام انتخاب کرده.
عشق آسمانی
زیبارو
صفورا را یعنی مهربان، صبور، پاک وبی الایش، گذشت
مادر نازنینم اسمش صفورا بود سراسر عشق و فداکا ی بود و. . . . . . روح همه مادران آسمانی شاد
نامرد. بی معرفت.
صفورا نام دخترانه عبری به معنی پرنده، نام همسر حضرت موسی و دختر حضرت شعیب
دو یار زیرک از باده کهن دو منی
فراقتی وکتابی و گوشه چمنی
من این دیار به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پی ام افتند هر دم انجمنی
ماچ به همه صفورا ها
صفورا تمثیل عشق
فراقتی وکتابی و گوشه چمنی
من این دیار به دنیا و آخرت ندهم
اگر چه در پی ام افتند هر دم انجمنی
ماچ به همه صفورا ها
صفورا تمثیل عشق
یعنی گل زرد پاک و بی آلایش
صفورا یعنی نماد زیبایی و قدرت
صفورا یعنی پاک و بی آلایش بودن .
قوربون مادرم که این اسم رو برام گذاشت .
عاشق ایمم هستم
صفورا یعنی پاک و بی آلایش بودن .
قوربون مادرم که این اسم رو برام گذاشت .
عاشق ایمم هستم
یه معلم عربی داشتم ۱۵سال پیش یه روز از من پرسید معنی اسمت رو میدونی گفتم چون خوشم نمیاد از اسمم معنی هم برام مهم نیست اما ایشون گفت معنی اسمت بسیار زیباست به معنی فرشته آسمانی . از اون موقع از اسمم خوشم اومد
اسم مادر من صفورا است .
یعنی گنجشک ماده و بی آلایش .
یعنی گنجشک ماده و بی آلایش .
بی ریا دل رحم مهربون
زنی مهربان و پاک و بی آلایش
زیبایی باطن، وصفی از همه خوبی ها
زیبایی باطن، وصفی از همه خوبی ها
یعنی عشق آتیشی ( گنجشک ماده )
گنجشک ماده
صفورایعنی پاک دامن صبوروازخودگزشتگی وبه مردم کمک کردن
نام درختی در بهشت. گل سرخ. پاک و بی الایش . چنتا معنیه دیگه هم میده
نام یکی از درختان در بهشت_پاک و بی الایش_گل سرخ
صفورایعنی برگزیده. روشنی بخش. صبورومهربون و درختی سخاوتمنددربهشت و بهترین مادر
صفورا یعنی پاک و بی آلایش جایی هم شنیدم یعنی دختر گندم گون
صفورا یعنی پاک و بخشنده بی الایش
گل سرخ
صفورا ینی پاکی بی الایشی ینی عصاره خوبی ینی گل زرد ینی زوجه حضرت موسی ینی همـــــش من
گنجشک ماده. اسم عبری
یعنی زن برگزیده
یعنی صبور بودن در مقابل سختی ها یعنی پاکدامن
ماه و روشنایی
ب معنی پاک و بی آلایش
صفورا یعنی درخت بهشتی یعنی مظهر تمام خوبیها یعنی مهربو ، دلرحم وبی تکبر وگل سرخ درحال رشد وشکوفا شدن
یعنی گنجشک ماده بهترین مادر
صفورا ب چند معنی هستش اول ب معنای گنجشک ماده درخت پربار خرما ( درختی که در بهشت است ) و به معنای پاک و بی آلایش
صفورا یعنی واقعاواقعا عصاره تمام خوبیهاست
گنجشک ماده پاک کمک کننده مردم
صفورا پاکدامن و بخشنده مهربان
سلام.
اسم صفورا درواقع اسم بزرگترین پرندهء ماده ی شکاری است.
وشنیده ام ک درختی دربهشت ب اسم صفورا وجود دارد
صفورا به معنی پاک و درخشان و مظهر صبر و قدرت و طهارت را ب دنبال دارد
اسم صفورا درواقع اسم بزرگترین پرندهء ماده ی شکاری است.
وشنیده ام ک درختی دربهشت ب اسم صفورا وجود دارد
صفورا به معنی پاک و درخشان و مظهر صبر و قدرت و طهارت را ب دنبال دارد
عصاره همه خوبی ها
صفورا عنی گنجشک ماده. . یعنی منتخب شده . . برگزیده. . . بسیار طلایی رنگ. . . .
صفورا یعنی عشق
صفورا یعنی گنجشک ماده
صفورا یعنی دنیا صفورا یعنی عشق پاکدامن مهربون ازخودگذشته فدا کار کمک به مردم
گل زرد پاک و بی الایش
پاک
بی آلایش، پاک. گنجشک ماده. پاکدامن، با عفت
بدون آلایش و پاکدامن
پاک و بی آلایش
صفورا یک اسم عبری به معنی گل سرخ میباشد
عصاره ی خوبی ها
سلام . بعد از تحقیقات زیاد به معنی اسمم رسیدم : ) که واسه شما هم مینویسمش
صفورا یعنی : عصاره تمام خوبیها ، صفورا یعنی پاک و بی آلایش . .
صفورا یعنی : عصاره تمام خوبیها ، صفورا یعنی پاک و بی آلایش . .
به معنی گنجشک ماده. و گل زرد. پاک و بدون الایش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥٦)