( صفنة ) صفنة. [ ص َ ن َ ] ( ع اِ ) سفره. ( منتهی الارب ). || ریه شتر که از دهان بیرون آرد. ( منتهی الارب ). || رجوع به صفن شود. || توبره شبان و شتربان که زاد و ادوات خود در آن نهند. ( منتهی الارب ). آوند که شبان طعام خود در آن نهد. ( مهذب الاسماء ). رجوع به صَفْن ، صَفَن و صُفْن شود. صفنة. [ ص َ ن َ ] ( اِخ ) موضعی است به مدینه. ( معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).