صفر و سرگردان

فرهنگ فارسی

( صفت ) سرگردان سرگشته متحیر : تا نمانی صفر و سرگردان چو چرخ تا نسوزی تو ز بی مغزی چو مرخ . ( مثنوی ) توضیح همین ترکیب است که در تداول عامیانه به صورت صفیل ( سبیل ) و سرگردان استعمال می شود .

پیشنهاد کاربران

بپرس