صفحات
/safahAt/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - کناره چیزی جانب . ۲ - رویه سطح ۳ - چهره صورت . ۴ - یک سوی ورق یک رویه کاغذ . ۵ - صفحه گرامافون . جمع صفحات یا صفحه گرامافون . صفحه مدوری که از کائوچو و غیر آن سازند و آهنگهای موسیقی را در آن ضبط کنند .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
برگه ها
صفحات
مقاومت ها
این واژه عربی و اوپ ( = جمع ) صفحه است و پارسی آن اینهاست:
وَلگان، وَلگاس ( وَلگ= صفحه؛ پهلوی + «ان، اس» )
پوتان، پوتاس ( پوتا از سنسکریت: پوتَ= صفحه + «ان، اس» )
لاپران lãprãn، لاپراس lãprãs ( لاپر از کردی: لاپه ر + «ان، اس» )
اس پسوند اوپ در سنسکریت است
وَلگان، وَلگاس ( وَلگ= صفحه؛ پهلوی + «ان، اس» )
پوتان، پوتاس ( پوتا از سنسکریت: پوتَ= صفحه + «ان، اس» )
لاپران lãprãn، لاپراس lãprãs ( لاپر از کردی: لاپه ر + «ان، اس» )
اس پسوند اوپ در سنسکریت است