صفا اوردن

لغت نامه دهخدا

( صفا آوردن ) صفا آوردن. [ ص َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) خرم ساختن.شادمان کردن با مقدم خود :
رسیدن گل و نسرین بخیر و خوبی باد
بنفشه شادوش آمد، سمن صفا آورد.
حافظ.
صفا آوردید؛ خوش آمدید. باقدوم خود ما را خرسند کردید.

فرهنگ فارسی

( صفا آوردن ) ۱ - ایجاد صفا کردن . ۲ - با مقدم خود صاحبخانه و مجلسیان را شاد کردن : صفا آوردید .

پیشنهاد کاربران

شادمانی آوردن، شادی آوردن، شادابی آوردن،
خرم ساختن. شادمان کردن
خوش گذراندن

بپرس