صف شکستن. [ ص َ ش ِ ک َ ت َ ] ( مص مرکب ) پراکنده کردن صف. منهزم کردن صفوف دشمنان. درهم شکستن صف : سهل شیری دان که صفها بشکندشیر آنست آنکه خود را بشکند.مولوی.رجوع به صف و صف شکن شود.