بزرگورز. کوچکورز.
بزرگینه. کوچکینه.
بزرگاش. کوچکاش.
بزرگناک. کوچکناک.
بزرگانه. کوچکانه.
بزرگایان. کوچکایان.
بزرگینه. کوچکینه.
بزرگین. کوچکین.
بزرگو. کوچکو.
بزرگک. کوچگک.
... [مشاهده متن کامل]
بزرگوارش. کوچکوارش.
بزرگینکی. کوچکینگی.
بزرکینگی. کوچگینکی.
برزکینگی. کوچگینکی.
بزرگایان. کوچکایان.
بزرگوارند. کوچکوارند.
بزرگوارنده. کوچکوارنده.
بزرگورزنده. کوچکورزنده.
بزرگرزنده. کوچکرزنده ( . ارزنده ) .
بزرکانه. کوچگانه.
بزرگون. کوچکون.
بزرگال. کوچکال.
بزرگِمان. کوچکِمان.
بزرگینه. کوچکینه.
بزرگاش. کوچکاش.
بزرگناک. کوچکناک.
بزرگانه. کوچکانه.
بزرگایان. کوچکایان.
بزرگینه. کوچکینه.
بزرگین. کوچکین.
بزرگو. کوچکو.
بزرگک. کوچگک.
... [مشاهده متن کامل]
بزرگوارش. کوچکوارش.
بزرگینکی. کوچکینگی.
بزرکینگی. کوچگینکی.
برزکینگی. کوچگینکی.
بزرگایان. کوچکایان.
بزرگوارند. کوچکوارند.
بزرگوارنده. کوچکوارنده.
بزرگورزنده. کوچکورزنده.
بزرگرزنده. کوچکرزنده ( . ارزنده ) .
بزرکانه. کوچگانه.
بزرگون. کوچکون.
بزرگال. کوچکال.
بزرگِمان. کوچکِمان.
بزرگ . کوچک.
بزرگا. کوچکا.
بزرگان. کوچکان.
بزرگی. کوچکی.
بزرگن. کوچگن.
بزرگین. کوچکین.
بزرگند. کوچکند.
بزرگش. کوچکش.
بزرگت. کوچکت.
بزرگور . کوچکور.
بزرگا. کوچکا.
بزرگان. کوچکان.
بزرگی. کوچکی.
بزرگن. کوچگن.
بزرگین. کوچکین.
بزرگند. کوچکند.
بزرگش. کوچکش.
بزرگت. کوچکت.
بزرگور . کوچکور.
همه، همه کس، کوچک و بزرگ، عارف و عامی
صغیر
صغیر و کبیر : کوچک و بزرگ .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 319 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 319 ) .