صغی

لغت نامه دهخدا

صغی. [ ص َ ] ( ع مص ) میل کردن. ( منتهی الارب ) ( مصادر زوزنی ). || بچسبیدن. ( تاج المصادربیهقی ) ( ترجمان علامه جرجانی ). || شنیدن. لغتی است در ص غ و. ( منتهی الارب ).

صغی. [ ص ُ غی ی ] ( ع مص ) میل کردن. || میل کردن کام دهن و یکی از دوجانب وی. || شنیدن. لغتی است در ص غ و. ( منتهی الارب ).

صغی. [ ص ِ غ َن ْ] ( ع مص ) میل کردن. ( منتهی الارب ). || میل کردن کام دهن و یکی از دو جانب وی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

میل کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس