صغران. [ ص ُ ] ( ع مص ) خرد گردیدن. ( منتهی الارب ). || خوار شدن. ( منتهی الارب ). || مائل شدن آفتاب به غروب. ( منتهی الارب ). || ( ص ) خرد. ( منتهی الارب ).صغران. [ص َ ] ( اِخ ) عمرانی گوید موضعی است. ( منتهی الارب ).