صعفوق. [ ص َ] ( ع ص ) مرد ناکس. ( منتهی الارب ). دزد پلیدکار. ( مهذب الاسماء ). || در المعرب آمده : صعفوق نامی اعجمی است و عرب آن را در گفتار خود آورده است. یقال : بنوصعفوق لحول [ ای خدم ] بالیمامة. ( المعرب جوالیقی ص 219 ). و مصحح کتاب در ذیل همین صفحه نویسد که صاحب لسان العرب نیز آن را اعجمی دانسته... ولی حق این است که این اسم عربی است چه در جمهرة آرد: صعفقه نزاری جسم است واشتقاق صعفوق از این کلمه است. ( المعرب ذیل ص 219 ). رجوع به صعافق و صعافقه و صعفقی شود. صعفوق. [ ص َ ] ( اِخ ) قریه ای است به یمامة و از آن قناتی شکافته است که به نهری بزرگ روان است و بعضی صعفوقة خوانند و تا را بخاطر تأنیث آرند. ( معجم البلدان ).