صعف

لغت نامه دهخدا

صعف. [ ص َ ] ( ع اِ ) مرغی است کوچک. || نوعی از شراب اهل یمن که از شهد گیرند یا انگور را شکسته در ظرفی اندازند تا جوش زند و کفک اندازد. || ( مص ) لرزه گرفتن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

مرغی است کوچک

پیشنهاد کاربران

بپرس