صعده
لغت نامه دهخدا
صعدة. [ ص َ دَ ] ( اِخ ) آبی است میان دو علم بنی سلول. ( منتهی الارب ) ( معجم البلدان ).
صعدة. [ ص َ دَ ] ( اِخ ) آبی است مر بنی عوف را. ( منتهی الارب ).
صعدة. [ ص َ دَ ] ( اِخ ) نام اسب ذؤیب هلال است. || ماده بزی است. ( منتهی الارب ).
صعدة. [ ص َ دَ ] ( اِخ ) یاقوت آرد: مخلافی است به یمن. بین آن و صنعاء شصت فرسنگ و بین آن و خیوان شانزده فرسنگ است. و از حسن بن محمد مهلبی آرد: صعدة شهری آبادان و پرجمعیت است با نعمت و خیری فراوان و بازرگانان از هر شهر روی بدانجا آرند و در آن دباغخانه ای برای ادیم و پوست گاو است که بکار نعل ( کفش )رود و آن در اقلیم دوم است بعرض 16 درجه و همه ارتفاع آن صدهزار دینار است از آن شهر تا اعشبیه بیست وپنج میل است و از آنجا تا خیوان 24 میل. ( معجم البلدان ). و در الحلل السندسیه آرد: آن بر ارتفاع 2216 گز از سطح دریا واقع است. ( الحلل السندسیه ج 2 ص 111 ). ورجوع به سفرنامه ناصرخسرو چ برلن ص 96 و 102 شود.
فرهنگ فارسی
یاقوت آرد مخلافی است به یمن
دانشنامه عمومی
صعده (شهر). صعده، شهری کوهستانی از توابع استان صَعده در شمال کشور یمن در شبه جزیره عربستان است که در مرز کشور عربستان سعودی واقع شده است.
در این شهر باغ ها و محصولات زراعتی مانند: قهوه، القات، النیله، حبوب و بقولات در این شهر فراوان است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر این شهر باغ ها و محصولات زراعتی مانند: قهوه، القات، النیله، حبوب و بقولات در این شهر فراوان است.
wiki: صعده (شهر)
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید