صعب الوصول

/sa~bolvusul/

مترادف صعب الوصول: دیریاب، سخت یاب، صعب الحصول

متضاد صعب الوصول: زودیاب، سهل الوصول

برابر پارسی: دشوار رس، دشوار یاب

لغت نامه دهخدا

صعب الوصول. [ ص َ بُل ْ وُ ] ( ع ص مرکب ) دشواررس. دشواریاب. دیریاب. آنچه به آسانی وصول نشود.

آنچه که بسختی بدست آید دشوار رس دشوار یاب دیر یاب مقابل سهل الوصول .
دشوار رس

آنچه به سختی به دست آید.

پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید