صریع الغوانی

لغت نامه دهخدا

صریعالغوانی. [ ص َ عُل ْ غ َ ] ( اِخ ) مسلم بن ولید انصاری ملقب به صریعالغوانی. وی از شعرای دولت عباسی است. پدر او مولای انصار بود سپس مولای ابی امامه اسعدبن زراره خزرجی گشت. صریع شاعری مقدم و نیکو اسلوب بود و در شراب گفتاری نیک دارد و بیشتر روات او را در این نهج با ابونواس مقارن دانند.صریع به سال 208 بکوفه متولد شد و هم بدانجا نشأت یافت. گویند او نخستین کس است که شعر معروف ببدیع رابسرود و آن را بدان نام نهاد و جماعتی از او پیروی کردند که از همه مشهورتر ابونواس است. وی به برامکه و سپس به فضل بن سهل پیوست و از او بهره برد و فضل اورا اعمال جرجان داد و در آن عمل مالی فراوان بدست آورد و چون مردی بخشنده بود آن را تلف کرد و دیگر بارنزد وی رفت و فضل او را ضیاعی به اصفهان داد و چون فضل بقتل رسید صریع بخانه بنشست و کسی را مدح نگفت تا آنگاه که بمرد. دیوان وی به سال 1875م. در لیدن و به سال 1303 هَ. ق. در هند بطبع رسیده است. ( معجم المطبوعات ستون 1746 ). در عقد الفرید آرد: دعبل بن علی گفت روزی در باب الکرخ میرفتم کنیزکی زیبارو و مشکین چشم را دیدم که بوصف نیاید و میان ما سخنانی رفت. اورا بخواندم و بدنبال من افتاد و در آن وقت بغایت تنگدست بودم ، با خود گفتم جز خانه صریع الغوانی جائی نیست ، پس نزد وی شدم و حال بگفتم و تنگ دستی خویش آشکار کردم. صریع گفت من نیز خواستم از تنگ دستی خود نزدتو شکوه کنم بخدا که نزد من جز این مندیل نیست. گفتم همان بس است و مندیل را بکمتر از دینار بفروختم و گوشت و نان و نبیذ خریدم و بخانه رفتم و آن دو را دیدم که در گفتگو هستند مسلم خبر بپرسید آنچه رفته بودبگفتم ، گفت طعام و شراب و هم نشینی با چنین زیبارخسار بدون نقل و ریحان و بوی خوش چگونه سزد؟ برو و کار را بپایان رسان من برفتم و بکوشیدم تا آنچه میبایست آماده کردم چون بخانه رسیدم در باز بود درآمدم کسی را و اثری را نیافتم با خویش بگفتم صاحب شرطه آنان رابگرفته است و با دریغ وحسرت تا شام سرگردان بماندم سپس گفتم چرا خانه را جستجو نکنم شاید اثری بیابم ؟ پس بگردش پرداختم و درب سردابی را بیافتم که آن دو باآنچه بکارشان می بود بدان در شده بودند پس سر خود به درون کردم و مسلم را بخواندم پاسخ نداد همچنان تا سه بار او را آواز دادم سپس او این بیت را برخواند:
بت فی درعها وبات رفیقی
جنب القلب طاهر الاطراف.
و گفت دعبل وای بر تو این را که گوید؟ گفتم :بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

مسلم بن ولید انصاریاز شاعران عرب دوره عباسی ( ف. کوفه ۲٠۸ ه.ق ./ ۸۲۳ م . ) پدر او مولای انصار بود سپس مولای ابوامامه اسعد بن زاره خزرجی گشت . صریع در کوفه نشات یافت . وی شاعری نیکو سبک بود و درباره شراب گفتاری نیک دارد. گویند او نخستین کسی کسی است که شعر معروف به [بدیع] را بسرود و این نام را بدان داد و جماعتی از او پیروی کردند که از همه مشهورتر ابو نواس است . او به برمکیان و سپس بفضل بن سهل پیوست و از او بهره برد و فضل او را اعمال گرگان داد و در آن عمل مال فراوان بدست آورد و چون مردی بخشنده بود آنرا تلف کرد و دیگر بار نزد وی رفت . فضل او را ضیاعی باصفهان داد و چون فضل بقتل رسید صریع بخانه نشست و کسی را مدح نگفت تا بمرد.

پیشنهاد کاربران

بپرس