صریح اللهجه


مترادف صریح اللهجه: بی پروا، راست، رک گو

لغت نامه دهخدا

( صریح اللهجة ) صریح اللهجة. [ ص َ حُل ْ ل َ ج َ ] ( ع ص مرکب ) رک گوی. آنکه سخن بکنایت نگوید بلکه آنچه در دل دارد آشکارا بیان کند. || بی باک در گفتار. رجوع به صریح شود.

فرهنگ فارسی

آنکه آشکارا آنچه در دل دارد بیان کند رک گو .
رک گوی

فرهنگ عمید

۱. کسی که مطلب خود را صریح و آشکارا می گوید.
۲. آن که هرچه در دل دارد آشکارا بیان می کند، رک گو.

جدول کلمات

رک

پیشنهاد کاربران

رک، راست، بی، پروا
حمید رضا مشایخی - اصفهان
بی پروا، راست، رک
کسی که حرف دلش بیان میکند یا به عبارتی رک حرف میزند

بپرس