صروع

لغت نامه دهخدا

صروع. [ ص ُ ] ( ع اِ ) ج ِ صِرع. ( منتهی الارب ). رجوع به صرع شود.

صروع. [ ص َ ] ( ع ص ) نیک کشتی گیر. ( منتهی الارب ). نیک اندازنده مردم را. ج ، صُرُع. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس