لغت نامه دهخدا
صدفی. [ ص َ دَ ] ( اِخ ) عبدالرحمان بن احمدبن یونس بن عبدالاعلی مکنی به ابوسعید متولد سال 281 هَ. ق. بقاهره. وی مورخ و محدث و نسبت اوبه صدف است و آن قبیله ای است از حمیر که به مصر فرود آمدند. صدفی را دو تاریخ است یکی بزرگ در اخبار مصر و رجال آن و دیگری کوچک در ذکر غرباء وارد به مصر.وی به سال 347 هَ. ق. بقاهره درگذشت. ( الاعلام زرکلی ص 484 ). در قاموس الاعلام ترکی وفات وی را به سال 337 نوشته و گوید: او از اصحاب امام شافعی بود ولی ظاهراً او را با صدفی یونس بن عبدالاعلی اشتباه کرده است.
صدفی. [ ص َ دَ] ( اِخ ) یونس بن عبدالاعلی بن موسی بن میسرة مکنی به ابوموسی متولد به سال 170 هَ. ق. به مصر. وی از بزرگان فقها و عالم به اخبار و حدیث و عقلی وافر داشت. صحبت امام شافعی دریافت و از او حدیث فراگرفت و به سال 264 هَ. ق. به مصر درگذشت. ( الاعلام زرکلی ص 1187 ).
صدفی. [ ص َ دَ ] ( اِخ ) ابوایوب. تابعی است.
فرهنگ فارسی
۱ - منسوب به صدف . ۲ - برنگ صدف بگونه صدف . ۳ - ( اسم ) قسمی اسطرلاب است .
ابو ایوت تابعی است
دانشنامه عمومی
صدفی یک رنگ مایل به سفید است که شبیه برخی از رنگ های صورتی کم رنگ است که در بسیاری از صدف های دریایی رایج است.
نخستین استفاده ثبت شده از صدف حلزونی یا خرچنگ به عنوان نام یک رنگ در انگلیسی در سال ۱۹۲۶ بود. [ ۱]
در سال ۱۹۸۷، «صدف دریایی» به عنوان یکی از رنگ های X11 گنجانده شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفنخستین استفاده ثبت شده از صدف حلزونی یا خرچنگ به عنوان نام یک رنگ در انگلیسی در سال ۱۹۲۶ بود. [ ۱]
در سال ۱۹۸۷، «صدف دریایی» به عنوان یکی از رنگ های X11 گنجانده شد.
wiki: صدفی
دانشنامه آزاد فارسی
گیاهان متعلق به جنس Pseudocamelina از تیرۀ شب بویان. این گیاهان، پایا یا دوساله، بدون کرک، غالباً بسیار منشعب، دارای برگ های گوشتی و گل آذین خوشه ای تنک، کاسبر گ های ایستاده و گلبرگ هایی سفید یا صورتی اند. از این جنس، پنج گونه در مناطق مختلف ایران می روید.
wikijoo: صدفی
مترادف ها
پوسته پوسته، صدفی
صدف دار، صدفی، دارای رنگ اجر زرد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید