صدرالدین ابوالمجامع جوینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] صدرالدین ابوالمجامع جوینی (شخصیت). یکی از دلیل های شیعیان برای اثبات شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، روایتی است که صدرالدین، ابوالمجامع جوینی در کتاب معتبر فرائد السمطین آورده است. روایت جوینی ثابت می کند که خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، مورد هجوم واقع شده، حرمت وی شکسته شده، حقش غصب شده، بازویش شکسته شده و.... برخی از وهابی ها ادعا می کنند که جوینی ثقه نیست (حاطب اللیل است) و روایت وی ارزشی ندارد. در این مقاله صحت و سقم این مطلب بررسی می شود.
یکی از دلیل های شیعیان برای اثبات مصیبت های وارده بر حضرت زهرا (سلام الله علیها) و شهادت آن بانوی گرامی، روایتی است که، صدر الدین، ابوالمجامع جوینی در کتاب معتبر فرائد السمطین آورده است. وی در این کتاب می نویسد:روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نشسته بود، حسن بن علی (علیه السّلام) وارد شد، دیدگان پیامبر که بر حسن افتاد، اشک آلود شد، سپس حسین بن علی بر آن حضرت وارد شد، مجدداً پیامبر گریست. در پی آن دو، فاطمه و علی (علیهما السّلام) بر پیامبر وارد شدند، اشک پیامبر با دیدن آن دو نیز جاری شد، از پیامبر علت گریه بر فاطمه را پرسیدند، فرمود:«وَاِنِّی لَمَّا رَاَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَاَنِّی بِهَا وَقَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتِهَا وَانْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَغُصِبَتْ حَقُّهَا وَمُنِعَتْ اِرْثُهَا وَکُسِرَ جَنْبُهَا (وَکُسِرَتْ جَنْبَتُهَا) وَاُسْقِطَتْ جَنِینُهَا وَهِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابْ وَتَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثْ... فَتَکُونُ اَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنی مِنْ اَهْلِ بَیْتِی فَتَقَدَّمَ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة. فَاَقُولُ عِنْدَ ذَلِکَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَعَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَذَلِّلْ مَنْ اَذَلَّهَا وَخَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّی اَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِین.»زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنه ای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا می بینم ذلت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد سقط شده؛ در حالی که پیوسته فریاد می زند: وا محمداه!؛ ولی کسی به او پاسخ نمی دهد، کمک می خواهد؛ اما کسی به فریادش نمی رسد.او اول کسی است از خاندانم که به من ملحق می شود؛ و در حالی بر من وارد می شود که محزون، نالان، غمگین، حقش غصب و شهید شده است.در آن حال عرض می کنم: خدایا لعنت کن هر که به او ستم کرده، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا این که فرزندش را سقط کرد، و ملائکه آمین گویند.
الجوینی، ابراهیم بن محمد بن مؤید (متوفای ۷۲۲ه)، فرائد السمطین، ج۲، ص۳۵، ناشر:مؤسسة المحمودی بیروت، ۱۴۰۰ه.
ابن حجر عسقلانی در الدرر الکامنه می نویسد:ابراهیم بن محمد بن المؤید بن حمویه الجوینی... وله رحلة واسعة وعنی بهذا الشان وکتب وحصل وکان دینا وقورا ملیح الشکل جید القراءة وعلی یده اسلم غازان... قال الذهبی کان حاطب لیل جمع احادیث ثنائیات وثلاثیات ورباعیات من الاباطیل المکذوبةوقال فی المعجم المختص شیخ خراسانوکان حسن الصحبة ذا اعتناء بهذا الشان وعلی یده اسلم غازان ومات سنة ۷۲۲ هـ بالعراق قلت اجاز لبعض شیوخنا منهم ابوهریرة ابن الذهبی.ابراهیم بن محمد بن مؤید بن حمویه جوینی... سفرهای علمی زیادی داشت و به آن اهمیت می داد و آثاری هم نوشت، آدمی متدین، باوقار و خوش صورت بود، غازان پادشاه تاتارها به دست وی مسلمان شد.ذهبی درباره وی می گوید: احادیثی را که دو، سه و چهار موضوع در آن آمده، جمع می کرد که همه از اباطیل و دروغ بودند. و در کتاب معجم المختص می گوید: شیخ خراسان و خوش مجلس بود که به دست وی غازان مسلمان شد و در سال ۷۲۲ هـ ق در عراق مرده است و به بعضی از بزرگان ما اجازه نقل حدیث داده است؛ از جمله به ابوهریره پسر ذهبی.
العسقلانی الشافعی، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ ه)، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲.
لغوییون برای معنای حاطب لیل توضیحات مختلفی داده اند که در ادامه برخی از آنها ذکر می شود.
← شمس الدین سخاوی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس