صدر نشینی

/sadrneSini/

لغت نامه دهخدا

صدرنشینی. [ ص َ ن ِ ] ( حامص مرکب ) در صدر نشستن. رجوع به صدر و صدرنشین شود.

فرهنگ فارسی

عمل و حالت صدر نشینی .

پیشنهاد کاربران

بالانشستن. [ ن ِ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) بالا قرار گرفتن. جای بالا را گرفتن. برتر نشستن. زبردست دیگران قرار گرفتن. جلوس کردن در مراتب برتر. مقابل پائین نشستن و زیر دست نشستن. تصدر. صدرنشینی. در صدر جای جلوس کردن از مجلس. || مقام بالا را به دست آوردن.

بپرس