صدتو. [ ص َ ] ( ص مرکب ) صدلا روی هم گذارده. کنایه از لاهای بسیار است : نبینی که در معرض تیغ و تیربپوشند خفتان صدتو حریر.سعدی.رجوع به صد شود.
دارای تاها و لاهای بسیار، صدلا، صدتا: نبینی که در معرض تیغ و تیر / بپوشند خفتان صدتو حریر (سعدی۱: ۱۲۹ ).