صدای پیشرو ( انگلیسی: Voice leading ) ، عبارت است از پیشرفت طولیِ یک خط ملودی تنها ( یا پارت موسیقی ) و تعامل آن با دیگر خطوط برای ایجاد هارمونی است. در موسیقی کلاسیک، این روش مطابق با اصولِ رایجِ آهنگسازی و تکنیک های هارمونی و کنترپوان در دوران قواعد مشترک است. [ ۱]
توجه ویژه به صدای پیشرو در دوران قواعد مشترک از اهمیت بالایی برخوردار است، اگرچه در موسیقی جاز و پاپ نیز توجه جدی به صدای پیشرو، با درجات مختلف نشان داده می شود.
زمانی که هاینریش شنکر[ الف] ( تحلیل گر و تئوریسین موسیقی اهل اتریش ) ، بر اهمیتِ «صدای پیشرو» در کنترپوان آزاد تأکید کرد، این اصطلاح به عنوان یک مفهوم مستقل، گسترش یافت. او می نویسد:
تمام تکنیک های موسیقی از دو عنصر اساسی مشتق شده اند: صدای پیشرو و توالی درجه های گام ( یعنی پایه های هارمونیک ) . از بین این دو، صدای پیشرو، عنصرِ اولیه و اصلی تر است. [ ۲]
در اینجا تئوری صدای پیشرو، باید به عنوان یک نظم متحد در درونِ خودش ارایه شود؛ من این را نشان خواهم داد که چگونه در همه جا، وحدتِ درونی خود را حفظ می کند. [ ۳]
در واقع، شنکر تئوری صدای پیشرو را فقط برای بخشی از قواعد کنترپوانتال ارائه نکرد، بلکه نشان داد که چگونه از قواعد هارمونی جدایی ناپذیرند و چگونه یکی از اساسی ترین جنبه های آهنگسازی را تشکیل می دهند.
پارتیتور زیر، چهار میزان از مقدمهٔ پرلود و فوگ در دو ماژور ( BWV 846 ) ، کلاویه خوش آهنگ، کتاب اول، اثرِ یوهان سباستیان باخ است. در این مثال تحلیلی از هارمونی این قطعه را ارایه می دهد که حرف ( a ) پارتیتور اصلی را نشان می دهد و حروف ( b ) و ( c ) ، نسخه های خلاصه شده ای از همراهی و صدای پیشرو است:
بخش ( b ) به همان میزان از بخش اصلی، با چهار آکورد بسته ( به صورت عمودی ) خلاصه شده است که دو آکورد آن معکوس شده است:
I→II42→V65→I
در بخش ( c ) ، چهار میزان عمودی، تبدیل به پنج خط افقی ( یا پنج پارت ) می گردد و هر خط دارای سه نت است که با دُمِ نت ها مشخص می شوند و به ترتیب صدای اول از بالا بدین شرح است:
( ۱ ) می، فا — می؛ ( ۲ ) دو، ر — دو؛ ( ۳ ) سل، لا، سل —؛ ( ۴ ) می، ر — می؛ ( ۵ ) دو — سی، دو.
در چهار آکورد فوق این واقعیت آشکار می شود که صداها همزمان حرکت نمی کنند.
↑ Heinrich Schenker
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتوجه ویژه به صدای پیشرو در دوران قواعد مشترک از اهمیت بالایی برخوردار است، اگرچه در موسیقی جاز و پاپ نیز توجه جدی به صدای پیشرو، با درجات مختلف نشان داده می شود.
زمانی که هاینریش شنکر[ الف] ( تحلیل گر و تئوریسین موسیقی اهل اتریش ) ، بر اهمیتِ «صدای پیشرو» در کنترپوان آزاد تأکید کرد، این اصطلاح به عنوان یک مفهوم مستقل، گسترش یافت. او می نویسد:
تمام تکنیک های موسیقی از دو عنصر اساسی مشتق شده اند: صدای پیشرو و توالی درجه های گام ( یعنی پایه های هارمونیک ) . از بین این دو، صدای پیشرو، عنصرِ اولیه و اصلی تر است. [ ۲]
در اینجا تئوری صدای پیشرو، باید به عنوان یک نظم متحد در درونِ خودش ارایه شود؛ من این را نشان خواهم داد که چگونه در همه جا، وحدتِ درونی خود را حفظ می کند. [ ۳]
در واقع، شنکر تئوری صدای پیشرو را فقط برای بخشی از قواعد کنترپوانتال ارائه نکرد، بلکه نشان داد که چگونه از قواعد هارمونی جدایی ناپذیرند و چگونه یکی از اساسی ترین جنبه های آهنگسازی را تشکیل می دهند.
پارتیتور زیر، چهار میزان از مقدمهٔ پرلود و فوگ در دو ماژور ( BWV 846 ) ، کلاویه خوش آهنگ، کتاب اول، اثرِ یوهان سباستیان باخ است. در این مثال تحلیلی از هارمونی این قطعه را ارایه می دهد که حرف ( a ) پارتیتور اصلی را نشان می دهد و حروف ( b ) و ( c ) ، نسخه های خلاصه شده ای از همراهی و صدای پیشرو است:
بخش ( b ) به همان میزان از بخش اصلی، با چهار آکورد بسته ( به صورت عمودی ) خلاصه شده است که دو آکورد آن معکوس شده است:
I→II42→V65→I
در بخش ( c ) ، چهار میزان عمودی، تبدیل به پنج خط افقی ( یا پنج پارت ) می گردد و هر خط دارای سه نت است که با دُمِ نت ها مشخص می شوند و به ترتیب صدای اول از بالا بدین شرح است:
( ۱ ) می، فا — می؛ ( ۲ ) دو، ر — دو؛ ( ۳ ) سل، لا، سل —؛ ( ۴ ) می، ر — می؛ ( ۵ ) دو — سی، دو.
در چهار آکورد فوق این واقعیت آشکار می شود که صداها همزمان حرکت نمی کنند.
↑ Heinrich Schenker
wiki: صدای پیشرو