صخاب

لغت نامه دهخدا

صخاب. [ ص َخ ْ خا ] ( ع ص ) مرد با بانگ و فریاد. ( منتهی الارب ). || خروشان : نهری صخاب و جوئی پرآب یافتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 355 ). || مرد درشت آواز پلیدزبان. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

کلمه ( صخاب ) درباره کسی استعمال می شود که فریادی گوش خراش داشته باشد.

بپرس