لغت نامه دهخدا
مترادف ها
بستن، بتونه کاری کردن، مهر زدن، درزگیری کردن، مهر و موم کردن، مهر کردن، محکم چسباندن، صحه گذاشتن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
صحه گذاشتن یا صحه نهادن: در گذشته �صحیح است� با علامت اختصاری ص که بر نوشته ها صحیح گذارده و نهاده می شد به معنی تایید و تصدیق و تصویب بود نوشته های غلط را با عبارت� غلط است �و علامت اختصاری غ بیان می کردند
صح گذاشتن به معنی صحت گذاشتن نیست ، سعه گذاشتن هست که معنای وسعت نظر هست، سعه روی حرف میگذارن
درستی/ صحت چیزی را گواهی دادن
تأیید کردن، تصدیق کردن
مهر تأیید بر چیزی زدن
تأیید کردن، تصدیق کردن
مهر تأیید بر چیزی زدن
تصدیق کردن