دیکشنری
مترجم
بپرس
صحرا گردی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
صحراگردی. [ ص َ گ َ ] ( حامص مرکب ) بیابان گردی. دشت نوردی. گردیدن در بیابان. رجوع به صحراگرد شود.
فرهنگ فارسی
بیابان گردی صحرا نشینی .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها