صحرا بر

لغت نامه دهخدا

صحرابر. [ ص َ ب ُ ] ( نف مرکب ) تیزرو. تندرو. سریعالسیر :
پیوسته مرا زیر ران هیونی
صحرابر و دریاگذار دارد.
مسعودسعد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه در صحرایی طی طریق کند . ۲ - تند رو سریع السیر .

پیشنهاد کاربران

بپرس