صایدی

لغت نامه دهخدا

صایدی. [ ی ِ ] ( اِخ ) عبدالرحمان بن عبد رب الکعبه. وی از عبداﷲبن عمروبن عاص و از او زیدبن وهب و شعبی روایت کنند. حدیث او در صحیح مسلم بن حجاج قشیری آمده است. ( الانساب سمعانی ).

صایدی. [ ی ِ ] ( اِخ ) عبدخیربن زید، یا عبد خیربن محمدبن خولی بن عبد عمروبن عبدیغوث بن صاید همدانی مکنی به ابوعمارة. سمعانی در الانساب آرد که وی زمان پیغمبر را دریافت ولیکن بملاقات او نرسید. او در کوفه سکونت جست و از علی بن ابی طالب روایت کند و ازو فرزند وی مسیب و ابواسحاق سبیعی وحبیب بن ابی ثابت و خالدبن علقمة و عطأبن سایب و ابوحبه همدانی و اسماعیل سدی و جز آنان روایت کنند. وی را پرسیدند چند سال داری گفت یکصد و بیست سال... یحیی بن معین او را ثقه دانسته است. ( الانساب سمعانی ).

پیشنهاد کاربران