صام

لغت نامه دهخدا

صأم. [ ص َ ءَ ] ( ع مص ) بسیار آب خوردن. ( اقرب الموارد ).

صأم. [ ص َءْم ْ ] ( ع مص ) راه نمودن لشکر را بر مردم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

راه نمودن لشکر بر مردم

پیشنهاد کاربران

بپرس