صاف گردیدن

لغت نامه دهخدا

صاف گردیدن. [ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) پاکیزه شدن. روشن شدن. تزهلق.

فرهنگ فارسی

پاکیزه شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس