صاف دل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
سلیم
صافدل: همان دل صاف می باشد یعنی درون پاک، کسی که دلش از هر چیز پلیدی پاک و پاکیزه باشد.
صافدل: همان دل صاف می باشد یعنی درون پاک، کسی که دلش از هر چیز پلیدی پاک و پاکیزه باشد.
صبح دل . [ ص ُ دِ ] ( ص مرکب ) مردم صاف دل و روشن ضمیر و متقی و پرهیزکار باشد. ( برهان ) : گفتمش ای صبحدل ، سکه ٔ کارم مبرزرّ و سر اینک ز من ، سکه ٔ رخ برمتاب . خاقانی .