صارخ

لغت نامه دهخدا

صارخ. [ رِ ] ( ع ص )نعت فاعلی از صُراخ. فریادرس و فریادخواه. از لغات اضداد است. || ( اِ ) خروس. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نعت فاعلی از صرخ فریاد رس و فریاد خواه

پیشنهاد کاربران

بپرس