صاخه

لغت نامه دهخدا

( صاخة ) صاخة. [ خ َ ] ( ع اِ ) آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. || داهیه. بلا. ( منتهی الارب ). و رجوع به صاخ شود.

صاخة. [ صاخ ْ خ َ ] ( ع ص ، اِ ) آواز سخت که گوش را کر کند. || قیامت. || بلا و سختی. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

آواز سخت که گوش را کر کند

پیشنهاد کاربران

قیامت را نیز به صاخة تعبیر کرده اند.
این کلمه در قرآن اشاره به نفخ صور دوم دارد که همه زنده می شوند

بپرس