صاحی.( ع ص ) صاح. ج ، صاحون ، صُحاة. ( مهذب الاسماء ). هوشیار. به خود بازآمده پس از مستی. مقابل سکران. || یوم صاح ؛ روز گشاده و بی ابر. ( منتهی الارب ).