صاحب نفس. [ ح ِ ن َ ف َ ] ( ص مرکب )مستجاب الدعوة. آنکه دم او را اثری است : با زنده دلان نشین وصاحب نفسان حق ْ دشمن خود مکن به تدبیر خسان.سعدی.آنانکه شب آرام نگیرند ز فکرت چون صبح پدید است که صاحب نفسانند.سعدی.
۱. آن که نفسی گیرا دارد.۲. کسی که دعایش اجابت می شود: با زنده دلان نشین و صاحب نفسان / حق دشمن خود مکن به تدبیر خسان (سعدی: لغت نامه: صاحب نفس ).