صاحب غرض

لغت نامه دهخدا

صاحب غرض. [ ح ِ غ َ رَ ] ( ص مرکب ) مغرض. آنکه نیت بد دارد : و سخن صاحب غرضان نشنود تا به غور گناه نرسد. ( سعدی ).
ز صاحب غرض تا سخن نشنوی
که گر کار بندی پشیمان شوی.
سعدی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دارای غرض مغروض فتنه انگیز

فرهنگ عمید

دارای غرض، مغرض، کسی که قصد و غرضی دارد: ز صاحب غرض تا سخن نشنوی / که گر کاربندی پشیمان شوی (سعدی۱: ۵۰ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس