صاحب باغ
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
بــــنــــدار
باغ خدا. [ خ ُ] ( اِ مرکب ) صاحب باغ. دارنده ٔ باغ : چون درآمد [ دهقان ] گفت [ خواجه ] تو خدائی ؟ گفت آری. گفت چگونه ؟ گفت حال آنکه پیش ده خدا و باغ خدا و خانه خدا بودم، نواب تو ده و باغ و خانه از من بظلم بستدند، خداماند. ( منتخب لطائف عبید زاکانی ص 153 چ برلن ) .