صابئی. [ ب ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به صابی یا صابئی. رجوع به صابئین شود : هرچه در جمله آفاق در آنجا حاضر مؤمن و صابئی و گبر و نصارا و یهود گر تو خواهی که دم از صحبت اینان بزنی خاک پای همه شو تا که بیابی مقصود.
؟
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوبه به صابی پیرو صابئه : هر چه در جمله آفاق در آنجا حاضر مومن و صابئی و گبر و نصارا و یهود .