شیونیدن
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
شیونی:به هم زد
شیونیدِن: به هم زدن
شیوَنی:مراسم عَزا
شیونیدِن: به هم زدن
شیوَنی:مراسم عَزا
شوین کردن/زدن
م. ث
وقتی که همه شروع کردن به شیونیدن، تازه فهمیدم که چی شده بود.
م. ث
وقتی که همه شروع کردن به شیونیدن، تازه فهمیدم که چی شده بود.