شیونگری

لغت نامه دهخدا

شیونگری. [ شی وَ گ َ ] ( حامص مرکب ) نوحه گری. ناله و زاری کردن :
به شیونگری گردش اندر خروش
برآرند و زی ابر دارند گوش.
اسدی.
رجوع به شیون شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس