[ویکی نور] شیعه بنیان گذاران فرهنگ اسلام، ترجمه «تأسیس الشیعة لعلوم الإسلام» نوشته مرجع عالی قدر شیعی، علامه سید حسن صدر(کاظمین 1272 - 1354 ق، همان جا) است که به همت جناب آقای علی مشتاق عسکری محلاتی از زبان عربی به زبان فارسی برگردان شده است.
هدف اصلی کتاب، توضیح نقش سازنده شیعه در ترویج و تولید علم و تأسیس رشته های گوناگون علوم اسلامی است. زبان و ادبیات ترجمه حاضر، روان و رسا و امروزی است. همچنین مترجم مقدمه ارزشمندی برای کتاب مذکور نوشته و در آن افزون بر بیان چگونگی پیدایش تشیع، به سیر تاریخی و تکاملی وضعیت علمی و آموزشی شیعیان در قم، بغداد و حلّه پرداخته است. او نگارش آن مقدمه را در تاریخ پاییز 1381ش، به پایان برده است
در این اثر، پاورقی های ستاره دار مربوط به نویسنده و پاورقی های شماره دار نوشته مترجم است. مترجم محترم در پاورقی های نه چندان فراوانش، علاوه بر بیان شماره سوره ها و آیات مورد استفاده در متن، معنای لغات و اصطلاحات مورد نیاز را شرح کرده و توضیحاتی در باره برخی از کتب و منابع و مطالب مذکور در متن آورده است. گفتنی است که مترجم در مواردی برخی از اشعاری را که نویسنده در متن عربی آورده، در ترجمه فارسی حذف و این موضوع را در پاورقی یادآوری کرده است
آنگاه که نویسنده در باره یکی از عالمان شیعه، تعبیر «استاد بشر و عقل حادی عشر» را به کار برده، مترجم چنین نوشته است: «عقل یازدهم که گویا اشاره به شماره عالمان برتر در حوزه فلسفه باشداز این مطلب آشکار می شود که اصطلاحات فلسفی برای ایشان شناخته شده نیست.
مؤلف، نوشته است که اگر فارابی نبود ابن سینا به وجود نمی آمد؛ چراکه ابن سینا بر نگارش های فارابی تکیه کرد و از روش ها و آراء او استفاده نمود و از آموزش های وی بهره گرفت و شیخ الرئیس گردید. مترجم به مناسبت کلام جناب سید حسن صدر، در پاورقی نوشته است که نویسنده کتاب در اینجا یادآور می شود که: «من از ابن سینا در این گروه نام نمی برم؛ زیرا مذهب و روش دینی شیخ روشن نیست؛ اگرچه در شیعه بودن وی گمان روا نباشد و پدر شیخ بر مذهب اسماعیلیان بوده است». مترجم، منتقدانه می افزاید که این سخن نویسنده، خواننده را در این تناقض گرفتار می سازد که اگر در شیعه بودن شیخ شکی نیست، پس چگونه مذهب وی ناشناخته است؟!
به نظر می رسد که مقصود نویسنده محترم این است که هرچند روشن است که ابن سینا شیعه است، ولی با توجه به آنکه پدرش اسماعیلی بوده، گرایش مذهبی او معلوم نیست؛ یعنی مشخص نیست که آیا او شیعه امامی بوده یا زیدی یا اسماعیلی؟! شاهد و بلکه تصریح بر مطلبی که گفته شد، سخنی است که نویسنده در چند صفحه بعد گفته است: «مشکویه معاصر شیخ الرئیس ابوعلی سینا بوده است. من در مورد شیعه یا سنی بودن شیخ الرئیس بررسی و پژوهش نکرده ام؛ چراکه شیعیان او را از خود و سنیان نیز او را از خود دانسته اند، اما قاضی نورالله مرعشی در کتاب «مجالس المؤمنین» در باره شیعه بودن او سخن درازی دارد. به گمان من او بر مذهب زیدیه بوده و پدرش بر مذهب اسماعیلیان، ولی گفته شده است که ابن سینا بر فطرت شیعه زاده شده است؛ همچنان که در کتاب «مجالس المؤمنین» آمده است، ولی عجیب است که مترجم در حاشیه مطلب مذکور افزوده است که در دو جای این کتاب نویسنده بزرگوار و دانشمند آن سید حسن صدر، به نام ابن سینا برمی خورد و در هر دو جا گرفتار سردرگمی شده است؛ زیرا از یک سو بر اساس منابع مورد اعتماد خود که آنها را در همه جای کتاب حجت دانسته و بر درستی و استواری اشان تأکید ورزیده است، از شیعه بودن ابن سینا سخن به میان آورده است، اما از سوی دیگر نمی خواهد با سخن و قلم خود، شناساندن مذهب ابن سینا را بر عهده بگیرد و در هر دو مورد از اظهار نظر روشن و رسا در باره مذهب شیخ الرئیس خودداری می نماید؛ درعین حالی که دلش گواهی می دهد که ابن سینا شیعه بوده استدرهرحال از مطالبی که از نویسنده نقل شد (به ویژه آنچه در ص 607 - 608 آمده)، استنباط می شود که منظور مؤلف از تشیع در این کتاب، فقط تشیع دوازده امامی است نه تشیع زیدی و نه اسماعیلی.
هدف اصلی کتاب، توضیح نقش سازنده شیعه در ترویج و تولید علم و تأسیس رشته های گوناگون علوم اسلامی است. زبان و ادبیات ترجمه حاضر، روان و رسا و امروزی است. همچنین مترجم مقدمه ارزشمندی برای کتاب مذکور نوشته و در آن افزون بر بیان چگونگی پیدایش تشیع، به سیر تاریخی و تکاملی وضعیت علمی و آموزشی شیعیان در قم، بغداد و حلّه پرداخته است. او نگارش آن مقدمه را در تاریخ پاییز 1381ش، به پایان برده است
در این اثر، پاورقی های ستاره دار مربوط به نویسنده و پاورقی های شماره دار نوشته مترجم است. مترجم محترم در پاورقی های نه چندان فراوانش، علاوه بر بیان شماره سوره ها و آیات مورد استفاده در متن، معنای لغات و اصطلاحات مورد نیاز را شرح کرده و توضیحاتی در باره برخی از کتب و منابع و مطالب مذکور در متن آورده است. گفتنی است که مترجم در مواردی برخی از اشعاری را که نویسنده در متن عربی آورده، در ترجمه فارسی حذف و این موضوع را در پاورقی یادآوری کرده است
آنگاه که نویسنده در باره یکی از عالمان شیعه، تعبیر «استاد بشر و عقل حادی عشر» را به کار برده، مترجم چنین نوشته است: «عقل یازدهم که گویا اشاره به شماره عالمان برتر در حوزه فلسفه باشداز این مطلب آشکار می شود که اصطلاحات فلسفی برای ایشان شناخته شده نیست.
مؤلف، نوشته است که اگر فارابی نبود ابن سینا به وجود نمی آمد؛ چراکه ابن سینا بر نگارش های فارابی تکیه کرد و از روش ها و آراء او استفاده نمود و از آموزش های وی بهره گرفت و شیخ الرئیس گردید. مترجم به مناسبت کلام جناب سید حسن صدر، در پاورقی نوشته است که نویسنده کتاب در اینجا یادآور می شود که: «من از ابن سینا در این گروه نام نمی برم؛ زیرا مذهب و روش دینی شیخ روشن نیست؛ اگرچه در شیعه بودن وی گمان روا نباشد و پدر شیخ بر مذهب اسماعیلیان بوده است». مترجم، منتقدانه می افزاید که این سخن نویسنده، خواننده را در این تناقض گرفتار می سازد که اگر در شیعه بودن شیخ شکی نیست، پس چگونه مذهب وی ناشناخته است؟!
به نظر می رسد که مقصود نویسنده محترم این است که هرچند روشن است که ابن سینا شیعه است، ولی با توجه به آنکه پدرش اسماعیلی بوده، گرایش مذهبی او معلوم نیست؛ یعنی مشخص نیست که آیا او شیعه امامی بوده یا زیدی یا اسماعیلی؟! شاهد و بلکه تصریح بر مطلبی که گفته شد، سخنی است که نویسنده در چند صفحه بعد گفته است: «مشکویه معاصر شیخ الرئیس ابوعلی سینا بوده است. من در مورد شیعه یا سنی بودن شیخ الرئیس بررسی و پژوهش نکرده ام؛ چراکه شیعیان او را از خود و سنیان نیز او را از خود دانسته اند، اما قاضی نورالله مرعشی در کتاب «مجالس المؤمنین» در باره شیعه بودن او سخن درازی دارد. به گمان من او بر مذهب زیدیه بوده و پدرش بر مذهب اسماعیلیان، ولی گفته شده است که ابن سینا بر فطرت شیعه زاده شده است؛ همچنان که در کتاب «مجالس المؤمنین» آمده است، ولی عجیب است که مترجم در حاشیه مطلب مذکور افزوده است که در دو جای این کتاب نویسنده بزرگوار و دانشمند آن سید حسن صدر، به نام ابن سینا برمی خورد و در هر دو جا گرفتار سردرگمی شده است؛ زیرا از یک سو بر اساس منابع مورد اعتماد خود که آنها را در همه جای کتاب حجت دانسته و بر درستی و استواری اشان تأکید ورزیده است، از شیعه بودن ابن سینا سخن به میان آورده است، اما از سوی دیگر نمی خواهد با سخن و قلم خود، شناساندن مذهب ابن سینا را بر عهده بگیرد و در هر دو مورد از اظهار نظر روشن و رسا در باره مذهب شیخ الرئیس خودداری می نماید؛ درعین حالی که دلش گواهی می دهد که ابن سینا شیعه بوده استدرهرحال از مطالبی که از نویسنده نقل شد (به ویژه آنچه در ص 607 - 608 آمده)، استنباط می شود که منظور مؤلف از تشیع در این کتاب، فقط تشیع دوازده امامی است نه تشیع زیدی و نه اسماعیلی.
wikinoor: شیعه_بنیان گذاران_فرهنگ_اسلام